دیشب زیر نور ماه خوابیدم خوابِ تو و چشماتُ دیدم توی خواب لب هاتُ بوسیدم با یه بغضِ گنده از خواب پریدم ♪ با مدادِ آبی و سفیدم عکس تو رو روی ماه کشیدم ابر اومد و روی ماهُ پوشوند تا سایه ی سیاهشُ دیدم دلم تنگ شد برای بوسه هامون گریه کردم، هی چشمامُ مالیدم هی هی هی، هی هی هی، هی هی هی هی هی هی هی هی، هی هی هی، هی هی هی هی هی هی هی هی، هی هی هی، هی هی هی هی هی هی هی هی، هی هی هی، هی هی هی هی هی تو ستاره برق چشماتُ دیدم به تنهاییِ خودم خندیدم تنهایی که شاخ و دم نداره می آد و یه کوه از غم می آره دلم تنگ شد برای خنده هامون می آد صدات از خاطره هامون ها ها ها، ها ها ها، ها ها ها ها ها ها ها ها، ها ها ها، ها ها ها ها ها ها ها ها، ها ها ها، ها ها ها ها ها ها ها ها، ها ها ها، ها ها ها ها ها باد با یه قاصدک اومد نشست کنارم تا گریه م بند اومد گفت دیشب آروم خوابیدی خواب هفت تا پادشاهُ دیدی دلم تنگ شد برای لحظه هامون من موندم و صدای باد و بارون هو هو هو، هو هو هو هو هو هو، هو هو هو هو هو هو، هو هو هو هو هو هو، هو هو هو، هو هو هو هو هو