تو با لجبازیات کاری کردی نتونه این دل همراهت راه بیاد از تو خستم زیاد تو معرفت که حالیت نی هی میری سمت تاریکی بین منو از دست دادن تو مونده یه مرز باریکی آدم، یه جا از دست خودشم خسته میشه وقتی همه درا به روش بسته میشه جای عذرخواهی کارت همش دست پیشه بی معرفت جان توو زندگیت کی مثل من دیوونته هان جای منه عاشق بگو کی باهاته الان اضافه کارای دورت از تو چی میخوان بی معرفت جان توو زندگیت کی مثل من دیوونته هان جای منه عاشق بگو کی باهاته الان اضافه کارای دورت از تو چی میخوان (از تو چی میخوان) ♪ هی داستان تازه، هی بازی بیخود این آدم عاقل از کارات روانی شد هی خواستم بمونی قلبت فراری بود توو زندگیم دائم عشق بدبیاری بود کاش طاقت بیارم این روزای پر اضطراب و کاش میشد که قلب مریضم رد کنه این حال خرابو خوبیام موند بی جواب و، بی جوابو بی معرفت جان توو زندگیت کی مثل من دیوونته هان جای منه عاشق بگو کی باهاته الان اضافه کارای دورت از تو چی میخوان بی معرفت جان توو زندگیت کی مثل من دیوونته هان جای منه عاشق بگو کی باهاته الان اضافه کارای دورت از تو چی میخوان بی معرفت جان