می جوام خرخرمو می کنم صدا تُف لا خلطا نویزه اینجا دلا سیرن چشا گشنه اینم مژده واسه مژه هامِ پلکا بشن نقره داغ من به جا قرصِ خواب شبا می خورم قرصِ ماهو سیگارو ترک می کنم می کشم ماشه مِن بعد لاشه ها سرطانن عوارض هم داره یکم روده هام با خبرن فقط از رازِ دلم کم می آرم دو تا نقطه برا این که قانع بشم بهم بگو مانع یعنی ما از مرگم پایه تریم من همونم که با دوتا رفیقاش شاده سریع اگه یه روز هم از پل هوایی کنم سقوط خب نقصِ فنی داشتم لابد این هم بوده واسه تحریم تهران و پنیر رپی و کثیف سوختیمو ته دیگ هم شدیم ببین با همه چه غریبیم کساد و تعطیل لشیم و کریح با این حال نیکی می کنیم خدا نشون بده کریمی یه روز می دم نشون جنونم امتحان الهیه، من همیشه رفوزه م گرفتم انگاری غروبم با کلِ آیینه های دنیا دارم خصومت یه روز می دم نشون جنونم امتحان الهیه، من همیشه رفوزه م گرفتم انگاری غروبم با کلِ آیینه های دنیا دارم خصومت دل خون ، چشم خون اسارت زندگی سرتاسر بند بندِ بدن ، سلول سلول سر تا ته زندون صبح کار شب کار شبا تا صبح حیرون می دوام به یه چی برسم نمی دونم چی! وقت نمی شه بکنم فکر روش نه ادامه نمی دم اینجوری هیچ نوری نیست جلوم جوونیم سوخت تا بیست و نه آرزوهام همه نیست و گم جلو چِشمه هنوز همه چیزا که می شد و نشد چی می شد اگه می شد، اصلا چی شد که نشد ؟ به خودم گفتم دیگه این غصه ها بی خود و نخور گذاشتم ترس و غرورو کنار گذاشتم سکوتو کنار آروم آروم آرومم ولی نشونتون می دم من جنونو یجا یه روز حقیقتو می کوبم توو صورتِ دروغِ صدات شاید غروب ماها، بشه طلوعِ یه راه که کسی توش از اول بازنده نباشه پوچی توو دل آینده نباشه نتیجه تلاشت نباشه وابسته حوادث شاید یه روزی برسه که همه دردا واقعا با خنده دوا شه شاید اون روز ما ، تو ، منِ بعدی خواننده نباشه یه روز می دم نشون جنونم امتحان الهیه، من همیشه رفوزه م گرفتم انگاری غروبم با کلِ آیینه های دنیا دارم خصومت یه روز می دم نشون جنونم امتحان الهیه، من همیشه رفوزه م گرفتم انگاری غروبم با کلِ آیینه های دنیا دارم خصومت توو زمینم میچرخم دورِ خودم به خودم می آم می شم من کوتاه بلند رو دو تا پا راه می رم می دوئم عمرمو دلم باشه خوش به میوه دادن توو گذشته کاشتم من تخمشو آینده ببینم حقیقت چیه آخر؟ تو صفحه ی سفید هم بیرون از تاریکی یا که شدم توی سیاهی غرق نه نداره فرق واسم که تو چی فکر می کنی درباره م من سرم توو کارمه بارم رو شونمه حتی اگه نشه دردام حضم خالِ سیام رو صورتِ زمین می مونه جام نمکِ زخممو بجوئی خام می فهمی نمی شه بمونی رام و نباشی هار و نکنی پارس، ها ؟ بنظرت تا کی قراره بشی تو تکرار انکار کنی همه اجبارارو اصلاح بنظرت کارم بیهوده س ولی من واقعیتو کردم اجرا تا که تغییر کنم هر بار نشم اصراف همون آدمِ قدیمی پر از اشکال این عمر یه سفره به سویِ مرگ از اولِ سطر تا آخرِ خط دلت باشه فقط به خودت گرم زندگی بازیه تماشاگر نباش تو بیا توو میدون جنگ تا برسه روزی که صلح و ببینیم نباشه دلمون توو خون و غم یه روز می دم نشون جنونم امتحان الهیه، من همیشه رفوزه م گرفتم انگاری غروبم با کلِ آیینه های دنیا دارم خصومت یه روز می دم نشون جنونم امتحان الهیه، من همیشه رفوزه م گرفتم انگاری غروبم با کلِ آیینه های دنیا دارم خصومت