تو آخرین طبیبی که لحظه های آخر به داد من رسیدی تو نوری از خدایی که پیغام خدارو به گوش من رساندی به روح من دمیدی زیبا ترین بهاری، پایان انتظاری برای مردی تنها، تو یک حریم امنی تو آخرین دوایی، برای خستگی ها برای خستگی ها من کوله بار عشقو، تا پایِ جان کشیدم در زیر سایه های، خوش باوری خزیدم اما یه قلب ساده، ندیدم که ندیم ندیدم که ندیدم من از تکرار حرف، دوست دارم خسته ام من به اون کس که باید، دل ببندم بسته ام دل ببندم بسته ام من کوله بارِ عشقو، تا پایِ جان کشیدم اما یه قلب ساده، ندیدم که ندیم تو آخرین طبیبی که لحظه های آخر به داد من رسیدی تو نوری از خدایی که پیغام خدارو به گوش من رساندی به روح من دمیدی زیبا ترین بهاری، پایان انتظاری برای مردی تنها، تو یک حریم امنی تو آخرین دوایی، برای خستگی ها برای خستگی ها، برای خستگی ها برای خستگی ها، برای خستگی ها