من امشب شکنم ساغر لب بر جام نزنم دیگر عاشقم و مست نگاهت مستم از نگهی دلجو ساغر را فکنم یک سو پیش لبت باده نخواهم ♪ دل بر مهر تو بستم ساغر بشکستم کی از می و مستی وز باده پرستی کام دل خود یابم ♪ دم از مِی مزن ای دل از باده چه حاصل من در شب هجران چون شمع فروزان در آتش و در آبم ♪ من ساغر عشقت، بیجا نشکستم پیمانه شکستم، پیمان نشکستم از گردش گردون، پروانه هلاکم نیست کز گردش چشمت، میمیرم و باکم نیست ♪ ای ساغر می، از چه زنی آتش بر جانم بشکن که تو را در، دل شب در بر ننشانم سیرم ز هوس ها زین پس مِی و مینا بر خاک افشانم ساغر شکند، مِی ریزد شمع از بر من بر خیزد مِهرم ز دلم نگریزد خواهم که تو یارم باشی شمع شب تارم باشی هر دم به کنارم باشی ♪ من امشب شکنم ساغر لب بر جام نزنم دیگر عاشقم و مست نگاهت مستم از نگهی دلجو ساغر را فکنم یک سو پیش لبت باده نخواهم پیش لبت باده نخواهم