هردوی ما ناخوش ، تیغ ابریشم کش مرد سر بر دیوار ، دزد بوسه سیگار زن شک و تردید، زن در خود تبعید تن هر دو تنها، مرد جوراب به پا ما بهاری وسط پاییزیم عاشقانه های حلق آویزیم برگ زردیم و فرو می ریزیم من و تو دوباره بر می خیزیم هر شب ما دلگیر، شب از فردا سیر چشم شوری بی اشک، حرفی از جنس کشک فصل تصویر بد، سازهای نابلد شهر از خود بی خود، که کلیدش گم شد ما بهاری وسط پاییزیم عاشقانه های حلق آویزیم برگ زردیم و فرو می ریزیم من و تو دوباره بر می خیزیم دیگران آوارند، دیگران خون خوارند سایه های دارند، چه مصیبت بارند رخت چرک ناجور، زخم باز ناسور با صداهای شوم، نفس های مسموم ما بهاری وسط پاییزیم عاشقانه های حلق آویزیم برگ زردیم و فرو می ریزیم من و تو دوباره بر می خیزیم