هنوزم دستای گرمت جای امنی واسه گریست تو قشنگی مثل بارون من دلم پر از گلایست هنوزم تو این هیاهو توی این بغض شبونه من و گنجشکای خونه دیدنت عادتمونه پشت پنجره هنوزم چشم به راهت میشینم ای که بی تو خودم و تک و تنها می بینم پشت پنجره هنوزم چشم به راهت میشینم ای که بی تو خودم و تک و تنها می بینم ما دو تا پنجره بودیم گفتی که باید بمیریم دیوارا همه خراب شدن ولی ما هنوز اسیریم ما هنوزم مثل مرداب مسخ آینه کویریم ما همونیم که میخواستیم خورشید و با دست بگیریم گریه هام حروم شدن کاری بکن چشم من بیا من و یاری بکن گریه هام حروم شدن کاری بکن چشم من بیا من و یاری بکن وقتی که به تو رسیدم هنوزم آهو نفس داشت هنوزم چلچله انگار تو چشاش غم قفس داشت غزلک گریه نمیکرد تو شبای بی چراغی من و تو هم قصه بودیم از ستاره به اقاقی ، از ستاره به اقاقی حالا امّا دیگه وقت رفتنه جاده اسم من و فریاد میزنه حالا امّا دیگه وقت رفتنه جاده اسم من و فریاد میزنه حالا من موندم و یاد کوچه های خاکی و خیس یاد خونه ای که دیگه خیلی وقته مال ما نیست اگه خاموشم و خسته اگه از تو دور دورم تکیه کن به من غریبه من یه کوه پر غرورم پشت پنجره هنوزم چشم به راهت میشینم ای که بی تو خودم و تک و تنها می بینم