بیگانه به تن مرا کفن میدوزد ای وای که خرمن وطن میسوزد بیگانه به قومیت من میتازد آزاده خاک من به شب میبازد ♪ هنوزم خون و ایثار توی رگ های منه هنوز سینه یاران زخم سرب و آهنه هنوز خونه به خونه صدای ضجه ها هست هنوز رندان نمردن صدای چکمه ها هست هنوز توده معصوم تو دشت خفته گیرن در انتهای قرن و توی آینه پیرن اگر چه پاسخ خلق تن داغ تپانچه ست ولیکن نور امید در امتداد کوچه ست ♪ هنوز صخره البرز شاهد ناله ها هست هنوز چوبه و ریسمان تو شکل سایه ها هست هنوز پرچم کاوه رو سقف آسمونه هنوزم تیر آرش بدو رفته نشونه هنوز خونه به خونه صدای ضجه ها هست هنوز شیون و وحشت تو ذهن کوچه ها هست هنوزم حس ایثار توی رگهای منه هنوز سینه یاران زخم سرب و آهنه ♪ غم و دردت به جونم ای سرزمین خسته بدون هر ذره از تو تو ریشه ام نشسته اگر تسلیم بختم اگر دستبند به دستم برای از تو مردن من از پا ننشستم هنوز صخره البرز شاهد ناله ها هست هنوز چوبه و ریسمان تو نقش سایه ها هست هنوز پرچم کاوه رو سقف آسمونه هنوزم تیر آرش بدو رفته نشونه هنوزم حس ایثار توی رگ های منه هنوز سینه یاران زخم سرب و آهنه هنوز خونه به خونه صدای ضجه ها هست هنوز رندان نمردن صدای چکمه ها هست