این پرندهء مهاجر همیشه عاشق پرواز حالا با بالی شکسته میخونه چه غمگین آواز توی یک هجرت جمعی دست بیرحم یه صیاد اونو از جفتش جدا کرد با تنهائی آشنا کرد حالا تنها حالا خسته با دلی از غم شکسته بی صدا تر از همیشه با خودش تنها نشسته با صدای غم گرفتش شعر تنهائی میخونه سوز غمگین صداشو اونی که تنهاست میدونه پرنده نشسته تو تنهائی خونه صدای گرفتش داره از غم میخونه پرنده شکسته تموم بال و پرهاش نمونده برای پرنده نای آواز این پرندهء مهاجر همیشه عاشق پرواز حالا با بالی شکسته میخونه چه غمگین آواز توی یک هجرت جمعی دست بیرحم یه صیاد اونو از جفتش جدا کرد با تنهائی آشنا کرد این پرندهء مهاجر همیشه عاشق پرواز حالا با بالی شکسته میخونه چه غمگین آواز توی یک هجرت جمعی دست بیرحم یه صیاد اونو از جفتش جدا کرد با تنهائی آشنا کرد حالا تنها حالا خسته با دلی از غم شکسته بی صدا تر از همیشه با خودش تنها نشسته با صدای غم گرفتش شعر تنهائی میخونه سوز غمگین صداشو اونی که تنهاست میدونه پرنده نشسته تو تنهائی خونه صدای گرفتش داره از غم میخونه پرنده شکسته تموم بال و پرهاش نمونده برای پرنده نای آواز این پرندهء مهاجر همیشه عاشق پرواز حالا با بالی شکسته میخونه چه غمگین آواز توی یک هجرت جمعی دست بیرحم یه صیاد اونو از جفتش جدا کرد با تنهائی آشنا کرد پرنده شکسته تموم بال و پرهاش نمونده برای پرنده نای آواز پرنده شکسته تموم بال و پرهاش نمونده برای پرنده نای آواز پرنده شکسته تموم بال و پرهاش نمونده برای پرنده نای آواز پرنده شکسته تموم بال و پرهاش نمونده برای پرنده نای آواز