من به قربونِ اون چشای خمار و نازِ عسلی تو اون همه ناز و ابروهای کمند و حال عصبی تو جمع جمعِ، تو چی داری که میری تو دل همه دقیقه به دقیقه هی به قربونش برم بازم کمه (بازم کمه) از انرژی تو دلم رد داده والا هی تو طاقچه میذاری بالا امشب توی دلبری کردن اون چشات دست داره والا از انرژی تو دلم رد داده والا هی تو طاقچه میذاری بالا امشب توی دلبری کردن اون چشات دست داره والا INSTRUMENTAL من امشب به تماشای رخ یار بشینم تا از لعل رخ یار یه گل ناب بچینم من به قربونِ اون چشای خمار و نازِ عسلی تو اون همه ناز و ابروهای کمند و حال عصبی تو جمع جمعِ، تو چی داری که میری تو دل همه دقیقه به دقیقه هی به قربونش برم بازم کمه از انرژی تو دلم رد داده والا هی تو طاقچه میذاری بالا امشب توی دلبری کردن اون چشات دست داره والا از انرژی تو دلم رد داده والا هی تو طاقچه میذاری بالا امشب توی دلبری کردن اون چشات دست داره والا