تو بغل تو تا خود صبح تاریکی بگیره دورتو حتی انقدر خوشگله اون چشما نشون نمی ده ماه خودشو تو بغل تو تا خود شب کل دنیا یه سمت و تو یه سمت از گرمای بدنت حتی خورشید میره پشت ابر بهتر از فاز تابستون بهتر از هوای بهاره احساسی تر از پاییز و پاریس و شبای قرار یوقتا حتی از زمستونم من سرد تر میشم ولی دلگرمی میدی بهتر از تمام فنام چشات و ببندی تو سایه غرقیم دیگه اثری از ما تو کوچه های شهر نیس حسی که بهم داریم و ما جفتمون میدونیم نمیشه تکرار مثل روزای تقویم با تو حال میده بیشتر از پولای رپ دوستای بد نداریم حتی مودای غمگین تو بغل تو تا خود صبح تاریکی بگیره دورتو حتی انقدر خوشگله اون چشما نشون نمی ده ماه خودشو تو بغل تو تا خود شب کل دنیا یه سمت و تو یه سمت از گرمای بدنت حتی خورشید میره پشت ابر بی تو تاریک خونه باز حرفات معلوم تو چشات اون شب بودیم سه تایی منو تو با نور ماه بازم گم شیم توی شهر ولی صبح بیدار بشیم با نور خورشید تو چشم قفل شیم گوشه تخت فقط با تو هست این احساس انگار راجب تو میشه فکرام تکرار دور نشی ولی از من هیچوقت مث شبای تهران ای کاش تو بغل تو تا خود صبح تاریکی بگیره دورتو حتی انقدر خوشگله اون چشما نشون نمی ده ماه خودشو تو بغل تو تا خود شب کل دنیا یه سمت و تو یه سمت از گرمای بدنت حتی خورشید میره پشت ابر