دو تا خط رو سر شونه ام، زندگی جمع توی کوله ام یه کهکشانه درونم، اجاره نه من صاحب خونه ام دستم چی؟ دستم هیچی، گوشم گوشی، سیمشم پیچ پیچی سرم سبز دلم سرخ مثل یه شیر، میون صلح به رنگ سفید عجله ندارم کی میشه دیر، وقتی همه اینجا هستیم اسیر سقف آسمون بلندترین سقفه، ستاره ها لای شب توی قیر هی میده گیر، دل و میگم میگه عشق بده به جاش هم شادی بگیر میگه مشکلاتش و یه بازی ببین میشه دو تایی از این جا راضی بریم میرم و میگردم برمیگردم میرم و میگردم برمیگردم پا به هر جایی میزاره آدم خانه بدوش طاقت موندن نداره آدم خانه بدوش پا به هر جایی میزاره آدم خانه بدوش طاقت موندن نداره آدم خانه بدوش یه بادبادک بود تو رو کشید قدم قدم روی مرز قد بلند، سرت تو ابر، موهاتو میبینی میگیره رنگ یه دلتو که تو دادی رفت و یه دل دیگه اتم توی دستت میبینی قطارا رد میشن، پر آدمای دو دل نخ توی دستت ول، سِنِت جِلو چِشِت میشه چِهل میای وایسی میبینی از اون بالا بادبادکت میکشه تو رو به جای جدید، آشنای جدید، غریبه و رفیقای جدید تصمیمای غلط نو، ترسی که واسه تو شده شوق فکرات توی کوله ات، سنگینی میکنه شونه ات رویاهات توی چمدونته و چمدونت شده خونت پا به هر جایی میزاره آدم خانه بدوش طاقت موندن نداره آدم خانه بدوش پا به هر جایی میزاره آدم خانه بدوش طاقت موندن نداره آدم خانه بدوش