چِشامو باز کردم و دیدم دور تا دورم دیوار مغز و قلبم بیماره سیاهی چارچوب و مرز عقده شد غده تووم و روح توو قفس هرزه خورشید قهر کرد عشق پر زد هر روز روتینه مصرف و پسرفت انگیزه از دست رفت روح پاره پاره نوش دارو بی فایدست پس از مرگ یه رنگ نیست به دنیا اومدش توو Middle East نا امنیو توو شکم مادر تجربه کرد یه جایِ امن بابا میگه نیست بمب موشک زیر میز ترس چشم میشه خیس یاد گرفت همون بچگی باید راه بره روی تیغِ تیز مدرسه راهِ رویاشو سد کرد گفت ریاضی باس بشی بیست صبحگاه هم سر صف به خط کرد سوال نپرس بچه بنویس برو سال بعد با سلام و صلوات داری رد میشی یعنی تجدیدی دیوارو دید بین الآن و هدفاش چرا درگیری داری هرز میری سن بلوغ ، صدا دو رگه شد عین خروس تازه دید دخترا جدا شدن حتی توو اتوبوس دلیل چیه فرم بدنشون هزار تا سوال توو سَر میچرخه فکر کردن نفهمه ولی اون میفهمه شاخکا تیز ، باورا لیز فهمید لذت ماورائیست کجا یاد گرفت أ رو فیلم پورن و ساخت اجنبی راه راستو یاد ندادن بهش فقط گفتن بپا کج نری به کی به جوونا آتیشی حشری اگه دنبال راه پیچی عقبی توو این بازی اگه قاطی شی خفنی زندگیو اگه لاشی شی بلدی مارپیچی جلبی دخترا رو ابزار میدیده تا احساسش وسواس بگیره تبعیض تبعیض تبعیض تبعیض از بیخ فهمید اشتباه بود میگن پست کن دفترچه رو برو سربازی احمق نشو توو این دانشگاهه همه گاو رفتن و گوسفند در اومدن ببین از سر تهشو جلو آینه دید ریش سفید شد دکتر شد داستان عجیب شد چیه دلیلِ اینهمه دیوار و حصار چی بود فرق بینِ گیتار و سه تار چرا میگفتن نرو سمت هنر چرا هر چی در بود به روش بسته شدن توو ذهنش خاطرات به سرعت میچرخه تازه فهمید که قدرت بی رحمه قاطی این ملت أ شهرت میترسه زندگی تووی غربت میچربه اون منم الآن ساکم هم بستم از پریشونیام حتی مادرم خستست خوب میدونم که مقصر کی بوده آدما رفتنین اندیشه میمونه به روزی امیدوارم صف بشه این خونه دوس داری کی باشم پس میشه دیوونه یه رنگ نی یه رنگ نی یه رنگ نی یه رنگ نی