لک دولک چرخ چرخ چرخ عباسی بلند بلند بشمر کی رفت از بازی بیا بی نغمه ترم من از دردات بی صحنه ترم من از فردات یه شهر و ساختم و خونم نیست بی پرده ترم من از فریاد خیلی بارم بوده شده کج دو هزاری افتاد نرخ و شکست تو بازاره سیاهم دیگه به سر که جوون و زدن به تیره درخت حالا بشین به تیله هات تیله بزن نه ادعا جاهلیت دارم نه ترس از طاق سینم نه ناقابل کل حرفام به گوش نه آدم قابلیم جا بگیرم جامه ای ام ساده به تن بپیچن به پامم جا نمیزنم یه جا نمیزنم کلا کبود بیجا نمیزنم حرف قدت قله ام نبود که باختی یا نه سره دشت اول حالا جون بکن برات آب بیارن دائم کویره لب زیادو ندیدم من خوده طبیبه درد به گندم آب دادیم هرز خورد اینجا به دست شکسته میگن دستخوش هر روز هفته ام تخته ام سیاه عین هر روزش تنه ما خط خورد آدم قدیمیش خوبه عین الکل الک دولک چرخ چرخ چرخ عباسی بلند بلند بشمر کی رفت از بازی حالا ترازیم بگو بزنن به چاک که ما همینیم بی رو در واسی الک دولک چرخ چرخ چرخ عباسی بلند بلند بشمر کی رفت از بازی حالا ترازیم بگو بزنن به چاک که ما همینیم بی رو در واسی یه تنه چند تن آدم دیدم که تن و هعی تند تند به تن میدن بگن میگم میگم بگن بهشون که نشمرن قدمامو دارم میرم عاشق الواتی ام می میخورم عاروق قررا میدم قی میکنم زمینی که خوردم تف شه تحفه نی مگه طلا میدن همه اینم میدونن که پادشاه لخته اعتماد و کشت این حروم لقمه همه کر و کور باشن باز داد نمیزنیم چون میگیم کی بود بگه کی بود گفتش اله دولک و اره برد گوسفند ارباب بره گله گرگ چوپون پا چیلیم کله پر رعیت کت خدا شد حق و خرد ما رو پای خودمون مردیم نساختیم رو زانو زندگی زیره جفت پامون کشیدن کشیده ام خوردیم پرت شدیم پریدش پلک کی؟ وقتی فریاد جواب نداد لخت بودن واژه ها میون چشما تجاوز اولین چیزی بود رخ داد همه چی افتاد بره موندنیامون راه میسازن واسه اونکه جنگیدش چاه میسازن میگن آزادی بعد برج و سیمه خارتو از اینجا گا میسازن الک دولک چرخ فلک دروغ دروغ همه اش کلک سکوت تو بوغ کنن خفه ام کیا موندن تو بازی بازی رو کنن الک الک دولک چرخ چرخ چرخ عباسی بلند بلند بشمر کی رفت از بازی حالا ترازیم بگو بزنن به چاک که ما همینیم بی رو در واسی الک دولک چرخ چرخ چرخ عباسی بلند بلند بشمر کی رفت از بازی حالا ترازیم بگو بزنن به چاک که ما همینیم بی رو در واسی