سلطان قلبم کشیدی چرا سایه از سر من؟ هرگز کجا این جدایی تو می شه باور من یار قدیمی همیشه صمیمی به گلشن یاران توعطر نسیمی راه تو بسته دل تو شکسته به موی سپید و به چهره خسته ناز اون طرز غزلخونی تو شور شادی و پریشونی تو با همه خاطره هام به مزار تو می آم شاخه ای گل می آرم اشک گلگون می بارم من تو را به گنج قارون نمی دم به زر و مال فراوون نمی دم ای توی سینه موندنی مثل قصه خوندنیُ از توی باغ خاطره تا افق پروندنی از کدوم پنجره بود که پر زدی؟ به کدوم دیار تازه سر زدی؟ چی بخونم؟ نمی تونم می خوام آواز بخونم کوچه مرد قصه های آشنا همدم مردم افتاده ز پا مثل شب، آروم ولی پر رمز و راز مثل گل، ساده ولی بی ادعا با همه خاطره هام به مزار تو می آم شاخه ای گل می آرم اشک گلگون می بارم من تو را به گنج قارون نمی دم به زر و مال فراوون نمی دم سلطان قلبم کشیدی چرا سایه از سر من؟ هرگز کجا این جدایی تو می شه باور من؟ یار قدیمی همیشه صمیمی به گلشن یاران توعطر نسیمی راه تو بسته دل تو شکسته به موی سپید و به چهره خسته