(مرگ ندارن) مرگ ندارن زنده میمونن حتی تو قبر حرفاشون بیرون میلولن تا صد سال بعد پس پیروزن چون میدونن اگرم تو آتیش بسوزن باس ببوسن روی ماه خدا رو تا برعکس کنن علامت سوال رو جواب بیگیرن بی دینم، اونه که کتاب نداره کلاس نداره زندگی، لابد چشات خرابه فکر میکنی هر کی پراید سواره جواده شبا اراذل میکشن سرک هر از گاهی دنبال طعمه ان واسه خود نه، واسه همون طعمه ها که گشنه ان چون گلن پس بیتقصیرن اگه خار دارن منگلم نیستن بهانه کنن، باردارن اسم نونرسیده شونم آرمانه تا وقتی بپرسم انسان دنیا رو ساخت یا هنوز داستانه چیه مانع؟ بگی ساخت آره افکار ناجی مرگ نداره حاجی تو خیابونه زنده حال میده به همه مثل جنده نه عین اونا که کام میگیرن اَ تل معطل تو طول شب نباشن افکار ناجی مرگ نداره حاجی تو خیابونه زنده حال میده به همه مثل جنده نه عین اونا که کام میگیرن اَ تل معطل تو طول شب نباشن روحشون پُر درده، مثل دیوارای بیروته حیرونه مثل مینی که نترکیده ولی توی میدونه ویلونه، سیلونه از آدمای طماع و حیوونای حوا هر دردی داره درمان درد تنهایی واسه اوناست علاج منتظر صبح نیستن، شبا میکشن خورشید تو دفترا به کمبودا فکر میکنن، مأمورا و ریخت کلان آشناهاشون آشنان باشون، دنیاشون اتاقاشون ساز مانع، فرهنگ مَخ با توم، زن هم سانسور همه زدن به خال تور نگو هنر نزد ایرانه کو؟ کوری؟ تو میرینی چون پول نیست چون حتی پاپ پولیس، چه برسه به پلیس پس پاتو پس بکش حاجی آزادی مسیری کوتاست از این قفس تا اون قفس حبس هواست تو قفسه سینه، از این نفس تا اون نفس همین فقط افکار ناجی مرگ نداره حاجی تو خیابونه زنده حال میده به همه مثل جنده نه عین اونا که کام میگیرن اَ تل معطل تو طول شب نباشن افکار ناجی مرگ نداره حاجی تو خیابونه زنده حال میده به همه مثل جنده نه عین اونا که کام میگیرن اَ تل معطل تو طول شب نباشن حتی اگه عمر دست خدا باشه مغزت دست خودته دست دست نکن افکار ناجی مرگ نداره حاجی تو خیابونه زنده حال میده به همه مثل جنده نه عین اونا که کام میگیرن اَ تل معطل تو طول شب نباشن