بهت گفته بودم دلم میره واست نگفتی که قلبت یجایی اسیره کجایی مگه من عزیزت نبودم آدم بی عزیزش که جایی نمیره تا چشمای من رنگ بارون میگیره همه میگن از روی احساسه شاید چقدر جالبه وقتی با خنده میگم که چشمام به این فصل حساسه شاید به عشق تو از هر کسی دلبریدم تو از من چرا دل بریدی و رفتی به عشق تو روی همه خط کشیدم چرا روی من خط کشیدی و رفتی به یادت بگو گونه هامو نشوره به اشکای بی وقفه عادت ندارم ولی نه تو با گریه هام شاد میشی تو خوشحال باشی شکایت ندارم خیابون شده محرم دردودلهام دلم خوش به این بود هرگز نمیری اگر هم به این شهر برگردی باید سراغم رو از این خیابون بگیری از این شهر رفتی و بعد تو انگار سکوت و غم و غصه لبریزه اینجا نگفتم که هر جا توباشی بهاره ببین چند فصله که پاییزه اینجا به عشق تو از هر کسی دلبریدم تو از من چرا دل بریدی و رفتی به عشق تو روی همه خط کشیدم چرا روی من خط کشیدی و رفتی به یادت بگو گونه هامو نشوره به اشکای بی وقفه عادت ندارم ولی نه تو با گریه هام شاد میشی تو خوشحال باشی شکایت ندارم