نـوایی نـوایی نـوایی نـوایی الهـی نمانـدنشان از جـدایی غمت در نهان خـانه دلنشیند به نازی که لیلی به محمل نشیند خلد گر به پا خاری آسان برآید چه سازم به خاری که بر دل نشیند ******************** نـوایی نـوایی نـوایی نـوایی الهـی نمانـدنشان ازجـدایی به دنبال محمل سبک تر قدم زن مبـادا غبـاری به محم لنشیند مرنجان دلم را که این مرغ وحشی ز بامی که برخاست مشکل نشیند ******************** نـوایی نـوایی نـوایی نـوایی الهـی نمانـدنشان ازجـدایی به دنبال محمل چنان زار گِریَم که از گریه ام ناقه در گِل نشیند بنازم به بزم محبت که آنجا گدایـی به شاهـیم قابل نشیند